پروژکتور سینما : داستان مربوط به پروژکتور سینما از همه موارد دیگر ساده تر است. اصل ماجرا در این مورد مشخص دزدیدن اختراع دیگران است. فردی به نام «فرانسیس جنکینز» آنچه را که بعدها پروژکتور نام گرفت، یعنی دستگاهی که نوار مجموعه ای از عکس های به هم چسبیده را با سرعت یک بیست و چهارم ثانیه نشان می دهد، اختراع کرد. اما حامی مالی وی این دستگاه را دزدید و آن را به شرکت بزرگی که صاحب سالن های تئاتر و سینما بود فروخت.
این شرکت آن را «ادیسون ویتاسکوپ» نامید فقط به این خاطر که در آن زمان اسم ادیسون مشهور بود و می توانست به موفقیت این دستگاه کمک کند. آنچه که بعدها از قبل اختراع این دستگاه به توماس ادیسون نسبت داده می شد در حقیقت نتیجه یک دزدی آشکار بود.
اتومبیل : امروزه اکثر اتومبیل ها نام بنیانگذاران شرکت های تولیدکننده و یا طراحان و سازندگان اولیه آنها را بر خود دارند مثل بنز، پژو یا رنو. اما بسیاری از این شرکت ها قبل از تولید اتومبیل، سازنده دوچرخه بودند. صنعت اتومبیل سازی بهترین نماد و نمونه از تدریجی و گاه همزمان بودن شکل گیری اختراعات است. اولین کسانی که یک خودرو چهار چرخ و دارای موتور محرکه را ساختند «دایملر» و «مایباخ» بودند و چند دهه بعد هم «هنری فورد» روش تولید مدرن و انبوه اتومبیل را تکمیل کرد. خلاصه اینکه وسیله ای مثل اتومبیل بسیار پیچیده تر از آن بود که یک نفر به تنهایی بتواند خود را صاحب این اختراع بداند.
هواپیما : همیشه این طور گفته می شود که برادران « رایت» اولین کسانی بودند که توانستند یک ماشین سنگین تر از هوا را به پرواز درآورند. ولی تاریخ نشان داده که مخترعان بزرگ همیشه از آثار بزرگانی که قبل از آنها کار را شروع کرده بودند بهره گرفته اند.
در سال 1899 که آنها تحقیق در مورد تاریخ پرواز را شروع کردند اسنادی در مقابل آنها قرار گرفت که سابقه آن به لئوناردو داوینچی می رسید و با «اوتو لیلینتال» ختم می شد. اما آنها توانستند پیچیده ترین مشکل شئی پرنده یعنی حفظ ثبات آن را حل کنند و به این ترتیب اولین هواپیما به پرواز درآمد.
تلویزیون : اختراع تلویزیون به نام «فیلو تی . فارنزوورث» مشهور شده ولی این نه یک اختراع بود و نه به وی تعلق داشت. گروه کثیری از دانشمندان در سراسر جهان مشغول کار برای ساخت دستگاهی بودند که در حقیقت یک رادیوی تصویری باشد. یکی از موضوعات اصلی برای تکمیل چنین دستگاهی ساختن دستگاهی بود که با کمک پرتاب الکترون ها بتواند تصاویری را که دریافت می شوند روی یک صفحه منعکس کند.
«فارنزوورث» در سال 1927 توانست چنین دستگاهی را تکمیل کند. ولی برخلاف ادیسون او به فکر بازاریابی و تولید انبوه این وسیله ویا ثبت تلویزیون به نام خود نیافتاد. بنابراین باید گفت که «فارنزوورت» درحقیقت یکی از مخترعان تلویزیون است و نه تنها مخترع آن.
وب سایت «آتلانتیک» در پایان این مطلب به نقل از مقاله پژوهشی «مارک لملی» می نویسد که در کنار این موارد اختراعات دیگری بوده که واقعا و تماما محصول تلاش های انفرادی یک مخترع اند.
از جمله آنها می توان به کشف پنی سیلین توسط «الکساندر فلمینگ» و یا کشف فیلم توسط «لوئیس داگور» اشاره کرد. ولی در این دو مورد و موارد مشابه دیگری حوادث و گاه حتی اشتباهات این افراد باعث شده است که پژوهش های آنها به ثمر رسیده و کشف و اختراعی را به تنهایی تکمیل کنند.
تاریخ : یکشنبه 92/7/28 | 2:0 صبح | نویسنده : | نظرات ()